گریه کن ای آسمان ...
دسته گلها دسته دسته میروند از یادها
گریه کن ای آسمان در مرگ طوفان زاده ها
سخت گمنامید ای شقایق سیرتان
کیسه میدوزند با نام شما شیادها!
با شما هستم که فردا کاسه سرهایتان
خشت میگردد برای عافیت آبادها
غیر تکرار غریبی هان! چه معنا کرده اید
غربت خورشید را در آخرین خردادها ؟
با تمام خویش نالیدیم چو ابری بیقرار
گفتم ای باران که میکوبی به طبل بادها
هان بکوب اما به آن عاشق ترین عاشق بگو
زنده ای ای زنده تر از زندگی ! دریادها
مثل دریا ناله سر کن در شب طوفان موج
هیچ چیز از ما نمی ماند مگر فریادها
مگر فریادها ............