عجيب در دل تنگم غم آشيانه گرفته
هواي شرجي چشمم تو را بهانه گرفته
دوباره حس غريبي وباز ميل زيارت
دوباره ميبردم عشق تا سه راه شهادت
هنوز سنگر رزمت تو را صدا ميکرد
هنوز خاک شلمچه خدا خدا ميکرد
ببين هنوز غريو خروش مي آيد
دعاي عهد و توسل به گوش مي آيد
هنوز کرخه کارون زعشق مي گويند
شلمچه فکه و مجنون زعشق مي گويند
.......
................